احساس قشنگ بودنت
چند روزه احساس بودنت تو وجودم بیشتر شده مامانی.باباییت دیشب پیشمون نبود.رفته بود شمال عروسی.ساعت 5 صبح رسید خونه.من تاصبح بیدار بودم ولی تنها نبودم چون دختر قشنگمم باهام بیدار بود و هرچند دقیقه یه تکونی میخورد. فدات بشم مامانی که تا بابات اومد شروع کردی به خودکشی تو شکمم.همه چیزو خوب میفهمی... باباییتم 1ساعت داشت قربون صدقت میرفت.میگفت دخترم فهمیده بوده نبودم.راستی خبر خوش بدم بهت عمه مریم هم داره نی نی دار میشه دعا کن نی نیش سالم باشه عشق کوچولو... عکس سونو 11 هفتگی تو میذارم که مثل جوجه ها هستی دختر قشنگم. من و باباییت عاشقتیم و داریم لحظه شماری میکنیم زودتر بگذره و پا به این دنیای قشنگ بذاری. ...
نویسنده :
مامان آیسان
0:02