آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

آیسان نخودچی مامان و بابا

اتفاق قشنگ زندگیم

1393/5/14 17:11
نویسنده : مامان آیسان
311 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره بعد از چندوقت تونستم برات وبلاگ درست کنم مامانی.آخه منتظر بودم ببینم دخملی یا پسر.

این وبلاگ و برات درست میکنم تا بزرگ شدی ببینی که منو بابایی چقدر دوستت داریم و میخایم خاطراتت همیشه زنده باشه.

تاریخ 25/2/93 بود که بعد از بیبی چک زدن فهمیدم که احتمالاً حامله ام.طاقت نیاوردمو همون روز عصر رفتم آزمایش خون دادم و جواب مثبت و گرفتم.محبت

باباییت تازه از سرکار اومده بود خونه و میدونست که من رفتم آزمایشگاه،بهش تلفنی خبر دادم که داری بابا میشی...

نمیدونی چقدر خوشحال شد خودم تعجب کردم فکر نمیکردم انقدر خوشحال بشه.چند بار ازم پرسید مطمئنی ؟منم با خنده میگفتم آره.خلاصه خاله مرجانتم همون موقع زنگ زد و خبر و بهش دادم.یه هفته بعد میخاستم برم سونو که شبش لک دیدم.خیلی ترسیده بودم که نکنه از دست بدم عشقمو...تازه داشتم بهت دل میبستم مامانی.اونشب عمه مریم و خاله مرجان تا صبح نخوابیده بودن ار استرس.فرداش رفتم سونو دیگه خیالم راحت شد.دکتر گفت مشگلی نداری فقط باید استراحت کنی.کلی خداروشکر کردم.خسته

همون روز به همه خبر دادم و خیالشون راحت شد.راستی همون روز یعنی شنبه 3/3 سالگرد ازدواج من و باباییت بود.شب خوبی بود چون خدا هم بهمون هدیه داده بود.زیبا

دو سه روز پیش هم رفته بودم سونو واسه اینکه بفهمم دختر خانومی یا آقا پسر که بعد از کلی تلاش دکتر گفت که دختر ناز مامانتی....تواین چند روزم برات کلی لباس و وسایل ناز خریدم.باباییتم خیلی ذوق میکنه وسایلتو میبینه.

 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان مرجان
30 مرداد 93 0:36
اخ که الهی خالش فداش بشه....کی میای توله دلمون اب شد که؟؟؟؟؟؟؟با این وبلاگه خوشملت ناز خانوم...